ماجرای شب بیست وسه ماه رمضان-حاج آقامجتبی(ره)

*شب بیست وسه ماه رمضان امسال مسجد جامع بازار عجیب بود. صدای این قسمت مراسم در هیچ سایتی منتشر نشد. حتی سایت دفتر حاج آقا. یکی از دوستانی که صدای مراسم را ضبط کرده بودند، آن را منتشر کردند که در فیلم زیر می بینید.حاج آقا مجتبی فرمودند : «من نوحه خوانی بلد نیستم ولی امشب مرجعیت به کنار ،اجتهاد به کنار ،فقاهت به کنار ،عرفان به کنار ،اخلاق به کنار، می خوام امشب نوحه بخوانم. سه تا جمله می خوانم . زبان حال علی(ع) . خواننده پدر برای همسرش که مادر. این پدر روضه بخواند برای پسر یعنی امام زمان صلوات الله علیه . آقا جان تشریف بیارید در آستانه مجلس ما. می خواهم برات روضه بخوانم. زبان حال علی(ع) است . رو می کند به حضرت زهرا (س) : در وسط کوچه تو را می زدند کاش به جای تو مرا می زدند چرا شده گوشه ی چشمت کبود؟ بگو به من مگر علی(ع)...،وای من و وای من و وای من، میخ در و ...،» در همین جمله آخر بود که مجلس دگرگون شد.همیشه شب های قدرِ مسجد جامع بازار متفاوت بود؛ ولی شب بیست و سه امسال خیلی عجیب بود. حتما فیلم را ببینید.جهت شادی روح ملکوتی حاج آقا مجتبی هم فاتحه ای قرائت بفرمایید.*
برای دریافت اينجا کلیک نمائید.
ضمنا،این فایل تصویری، در سایت هایی چون یوتیوب،آپارات و... نیز منتشر شده است.
+ نوشته شده در شنبه ۱۶ دی ۱۳۹۱ ساعت 22:23 توسط چشم انتظار ...
|
چون آينه رو سفيد بايد شد و رفت